وقتی تمدن با انیمیشن پیوند میخورد !
هلوکاست این بار علیه یهودیان .....
تحلیل اختصاصی سایت "فراپرده" درباره انیمیشن فاخر فهرست مقدس را
از تراوشات ذهنی یک جوجه منتقد بخوانید !
اگر این انیمیشن فاخر را دیده اید، ویاحتی ندیده اید! این تحلیل اختصاصی را از دست ندهید!
در ادامه مطلب با ما همراه باشید ...
فراتر از مقدمه!
یکی از مهمترین شاخصه ها در تمدن های گوناگون در تمام ادوار تاریخی، ایدئولوژی و جهان بینی حاکم برآن تمدن میباشد.گذشته از این که این بن مایه های اعتقادی در گفتمان فکریِ مکتبی الحادی، مثل لیبرالیسم بسط یافته باشد ویا در مکتب هایی متافیزیکی، مثل مکتب های منتسب به کلیسا وقرون وسطی.
برای مثال بعداز دوران گذر از کلیسا در قرن پانزده میلادی و شروع دوران رنسانس، شاهدیک نوع تغییر نگاه نسبت به موضوعات مختلف در نخبگان جامعه اروپایی وپس ازآن بدنه جامعه میباشیم. من جمله تغییرنگرش درموضوعاتی چون: انسان، هستی، حق تشریع وقانونگذاری، زندگی پس از مرگ، تجمل وساده زیستی و...، (برای مثال پترارک که کشیشی مسیحی واز نخبگان جامعه اروپایی بود، برخلاف سنت های قدیمی کلیسا که اصرار بر ساده زیستی دارد، قائل به عدم قبح ثروت اندوزی وتجمل گرایی میشود!)
همین نگرش های جدید، اصولی مانند تجربه گرایی بشر غربی(پوزیتیویسم)،سرمایه داری(کاپیتالیسم)،انسان خدایی(اومانیسم)و... را درمدت زمانی طولانی پایه ریزی کردند وپس از جانشینی این اصول به جای اصول کلیسایی قرون وسطی، درتمام فرآورده های تمدنی غرب، از انقلاب صنعتی تا به امروز ردپایشان احساس میشود. به عبارت دیگر، اگر پیشرفتی دراین تمدن ها درابعاد مختلف ایجاد شده، خواستگاهش اصول اعتقادی حاکم برآن تمدن بوده است. مثال:وقتی عصر رنسانس را با نگاهی تمدنی بازخوانی میکنیم، شاهد هستیم که در این عصر به تدریج نظام کلیسایی جای خودرا به نظام سرمایه داری میدهد یعنی حکومت وقدرت به دست بورژواها وافراد سرمایه دار می افتد. پس اصل در این تمدن، میشود سرمایه سالاری.
براساس همین اصل است که فرآورده ای مثل صرافی هویت می یابد(درمعنای کلان، نه خرد که قبلا هم درمیان یهودیان بود)، آن هم در مهد تفکرات کلیسایی یعنی ایتالیا!
نکته: یادمان نرود که ملاک سرمایه شد!
سرمایه داران به خاطر عللی چون سختی و ناامن بودن حمل ونقل طلا بین کشور های استعماری خود، به صرافی ها متوسل شدند. صرافی ها با گرفتن طلای سرمایه دارها و صادرکردن برگه ای، کار را برای تجارتآنها در مناطق دور ونزدیک کره زمین راحت تر کردند. چنین شد که به تدریج صرافی ها ودر مراحل بعدی بانک ها درتمدن غرب رونق گرفتند.
این تنها نمونه ای از صدها فرآورده تمدن غرب است که براساس نیاز های اصول حاکم به وجود آمده و رونق یافته است. بدنه تحولات مهمی مثل انقلاب صنعتی، انقلاب علمی و درنتیجه فرآورده هائی در حوزه حمل ونقل ، کارخانجات صنعتی، علوم تجربی، فلسفه،هنر و... نیز از این قضیه مستثنی نیست، ودر همه این ها ردپای اصول لیبرالیستی وکاپیتالیستی تمدن غرب مشهود است.
المخلص این که بین ایدئولوژی و فرآورده های یک تمدن رابطه دوطرفه وجود دارد.
یکی از فرآورده های تمدن غرب که در تحکیم گفتمان فکری این تمدن پیشتاز است، سینماست.
صنعت فیلمسازی و درکل رسانه، به علت دارابودن جذابیت های بصری فراوان،بستری مناسب برای انتقال انواع تفکرات میباشد. درموفق بودن این فرآورده تاثیرگذار همین بس که هرساله اجلاسی باعنوان هالیوودیسم جهت بررسی تاثیر فیلم های هالیوودی وانتقال فلسفه های غرب به مخاطبین جهانی، برگزار میشود.
یقینا آمریکایی ها به خوبی توانسته اند از ظرفیت سینما برای ترویج اصول خود استفاده کنند...
اما سوال اینجاست که ما به عنوان داعیه دار سازندگان تمدن نوین اسلامی، چقدر توانسته ایم فرآورده هایی مطابق با آرمان های خود داشته باشیم، وچقدر توانسته ایم در این زمینه بومی سازی کنیم...
سینمای ایران چقدر توانسته است براساس آرمان های نظام اسلامی پیشرو باشد؟
با مروری اجمالی بر پرفروش ترین فیلم های گیشه سینما درسال های اخیر، متوجه میشویم که بدنه سینمای ایران، به هیچ وجه با آرمان های سینمای طراز انقلاب اسلامی مطابق نمیباشد. وقتی فیلمی با تمسک به موضوعاتی چون رابطه با جنس مخالف، تیکه ها وشوخی های جنسی درلفافه و... فروش خودرا بالا میبرد، نباید از این سینما پایداری به ارزش های نظام وانقلاب را انتظار داشت!!!
اما با وجود همه این کاستی ها، گام های موثری نیز در مسیر تحقق سینمای طراز انقلاب اسلامی برداشته شده است. سینمایی که به عنوان فرآورده تمدن نوین اسلامی در خدمت آرمان های آن باشد.
«فهرست مقدس» از معدود آثاریست که میتوان با نگاهی تمدن ساز با آن روبه روشد، چرا که یکی از اصول در تمدن اسلامی پیش رو، مبارزه باصهیونیسم واستکبار جهانی است که به عنوان خط مشی اصلی این انیمیشن قرارداده شده است.
اما یادمان نرود مسیری که ما گام های اولیه خودرا درآن برمیداریم، غربی ها باسرعتی چندبرابر درحال طی کردنش میباشند (البته بامقصدی متفاوت) پس باید دراین مسیر به دنبال نقاط قوت وضعفمان بگردیم تا بتوانیم علت پیشرفت حریف را شناخته و درنتیجه به دنبال برد این پیکارباشیم.
باهمین دید وبه مناسبت اکران انیمیشن«فهرست مقدس» چند خطی درباب نقاط قوت وضعف این اثر امیدوارکننده مینویسیم. باشد که مورد استفاده خوانندگان محترم قرار گیرد.
داستان کلی:
داستان «فهرست مقدس» در رابطه با قصهای قرآنی درباره «اصحاب اخدود» است که سرگذشت آنها در آیات ۱الی۸ سوره بروج بیان شده است. اصحاب اخدود در زمانی حدود یک قرن پیش از ظهور اسلام، در شهر نجران، جایی در حوالی مرز عربستان و یمن زندگی میکردهاند و به دعوت پیامبری با نام «فیمون»، به دین مسیحیت روی میآورند اما پس از آنکه با تهدید پادشاه یهودیِ آن منطقه با نام «ذونواس» حاضر به روی گرداندن از دین خود نمیشوند، توسط وی در آتشی هولناک در دره اخدود سوزانده میشوند.
رفتن به سمت موضوعی قرآنی با توجه به شباهت آن با هولوکاست مورد ادعای یهودیان (با این تفاوت که این بار یهودیان پیروان دیگر ادیان را در آتش میسوزانند)؛ به نوبه خود موضوعی استراتژیک محسوب میشود و پرداختن به آن ارزشمند است. اما علاوه بر این انتخاب درست از بُعد استراتژیک، «فهرست مقدس» نکات مثبت و منفی قابل تامل دیگری هم دارد که درادامه به آنها میپردازیم.
نکات مثبت:
گرافیک خارق العاده:
با پیشرفت جلوه های ویژه بصری در سینمای جهان، در موارد بسیاری مخاطبین فرق بین صحنه های واقعی و جلوه های رایانه ای را متوجه نمیشوند. کیفیت و به واقع نزدیک تر بودن جلوه ها، یکی از ملاک های جذب ومیخ کوب کردن مخاطبین میباشد. چیزی که در مشهور ترین آثار سینمایی مثل «دکتر استرنج» و حتی بازیهای رایانه ای پرفروشی مثل«اساسینس کرید:یونیتی» کاملا قابل درک است.
شاید اگر ندانید که با یک انیمیشن ایرانی روبه رو هستید،نتوانید حدس بزنید که چنین اثر باکیفیتی توسط جوانان ایرانی ساخته شده است!!!
صورت باطنی، ایده ای خلاقانه:
باتوجه به سنگین بودن محتوای انیمیشن، وازطرفی پایین بودن سن مخاطبین، سازندگان با چالشی جدی روبه رو بودند. استفاده از ایده صورت باطنی برای شخصیت پردازی کاراکترها، کار را برای سازندگان از جهت روان تر شدن محتوا آسان میکرد. به علاوه این ایده دارای مبنایی روایی-قرآنی میباشد. چراکه طبق احادیث شریف اهل بیت«ع» انسان دارای دوصورت است.یکی ظاهری که دراین دنیا باآن سروکاردارد،ودیگری صورت باطنی که براساس اعمالش آن را شکل میدهد.
درواقع سازندگان به وسیله این ایده با یک تیر، دونشان زده اند.یکی ساده کردن محتوای سنگین داستان، ودیگری پیشبرد فرآیند شخصیت پردازی کاراکترها.
البته انتقاداتی نیز درحوزه شخصیت پردازی وارد است، که در بخش «نکات منفی» به آنها خواهیم پرداخت.
استفاده از دیرین گونه تاریخی- قرآنی قوی در پردازش داستان:
یکی از مهمترین آیتم ها درخلق آثار تاریخی، استفاده از دیرین گونه های قوی دراین حوزه است. کاری که هالیوود به خوبی درآثار تاریخی وحتی غیر تاریخی اش انجام میدهد. این مساله برای هالیوود آنقدر حائز اهمیت است که درمواقعی به خاطر نبود دیرین گونه مناسب با اهدافش مجبور به تغییر وتحریف آن میشود همانند چیزی که در فیلم «سیصد» شاهدبودیم. باتوجه به غنای تاریخی فرهنگ اسلامی، و ذخیره پرارزش هنری قصص قرآنی، استفاده از دیرین گونه قرآنی «اصحاب اخدود» باعث شده است تا سازندگان با پشتوانه ای قوی به انتقال پیام های مهم واستراتژیکشان بپردازند.
زنبورانگلی:
یکی از سوال های مهمی که در حوزه یهود بسیار قابل تامل میباشد،این است که چگونه یهودیان بعداز قرن ها توانسته اند با چنین قدرتی درجهان دوام بیاورند؟! این تعجب آنجایی بیشتر میشود که بدانیم در میان یهودیان مفهومی به نام تبلیغ دین به نحوی که در اسلام ومسیحیت با آن مواجه هستیم، وجود ندارد. به برکت تفکرات نژاد پرستانه یهودیان صهیونیست!، کسی حق یهودی شدن ندارد مگر از طریق ازدواج(آن هم با اعمال شاقه!). درنتیجه باتوجه به تبلیغ وفراگیرشدن سایر ادیان درجهان، یهودیان همیشه در اقلیت مذهبی خواهند ماند.
سوال؟! چطور این یک درصد نه تنها همیشه سرپا هستند بلکه نود ونه درصد دیگر را مدیریت میکنند؟!!!
جواب: استراتژی زنبور انگلی.
زنبور انگلی نوعی از زنبور است که وقتی قصد تخمگذاری میکند، به علت این که نمی تواند تخم هایش را بپروراند، آن ها را زیر پوست کرم ابریشم می گذارد و از بدن او برای تغذیه و رشد تخم ها و نیز محل تولدشان استفاده می کند.
یهودیان درطول تاریخ، درست مثل زنبور انگلی عمل کرده اند. در هر دوره از ادوار تاریخی به قدرت برتر آن دوره نفوذ کرده تا تحت لوای آن قدرت هم سالم بمانند و هم خود قدرتمند شوند. ردپای یهودیان در حکومت تمام ابر قدرت های تاریخ محسوس است. از دربار کورش هخامنشی گرفته تا امپراتوری آمریکا بعداز جنگ جهانی دوم ومهاجرت یهودیان از آلمان به آمریکا...
انیمیشن «فهرست مقدس» به خوبی این گزاره را تبیین کرده است که حاکمان یمن و شهر نجران به شدت درتصمیمگیری های کلان خود، تحت تاثیر ربی های یهودی میباشند.(بخوانید آخوندهای یهودی!) چیزی که مصداق جدیدترش را در تعاملات حکومت آمریکا و صهیونیسم مشاهده میکنیم.
نمادگرایی:
از نکات امیدوار کننده این فیلم، دقت سازندگان به ظرفیت نمادگرایی برای انتقال غیرمستقیم مفاهیم میباشد.
نمادهایی مثل کاخ سفید وتشبیه آن به حکومت ظالم نجران، تشبیه مجسمه ذنواس به مجسمه آزادی آمریکا ، صلیب روی لباس صالح و...
پیوست فرهنگی،علت پیشرفت سینمای غرب:
ازمهمترین چالش ها در رقابت قهرمانان ایرانی با قهرمانان غربی، همذات پنداری وارتباط بیشتر نوجوانان ایرانی با ابرقهرمانانی چون اسپایدرمن، بتمن، هالک، بن تن و.... میباشد. اما چرا؟! جواب این چالش را مقام معظم رهبری مدت ها پیش داده اند. اگر ما کاراکتری برای نوجوانانمان خلق میکنیم باید برای ارتباط بیشتر مخاطبین با آن، پیوست های فرهنگی مختلف آن را نیز در کنارش ایجاد کنیم. مردعنکبوتی که محبوب نوجوان ماست، علاوه بر کارتون وفیلم های متعدد، دارای اقلام مصرفی مختلف مانند لباس، لوازم التحریر، لیوان و... میباشد. این میشود که دارا وسارای ما نمیگیرد ولی اسپایدرمن او میگیرد!
از دیگر کارهای خوب سازندگان این اثر، نشر پیوست های فرهنگی مختلف متاثر از کاراکترهای انیمیشن میباشد. اقلامی مثل بازی فکری، تیشرت، داستان مصور و...
موسیقی متن قوی:
موسیقی همیشه یکی از ارکان فیلم های خوب و تاثیر گذار بوده وهست. بهزاد عبدی در موسیقی فهرست مقدس توانسته ترکیبی از یک موسیقی درام و هیجانی را برای مخاطب به یادگار بگذارد. یادگاری که تا مدت ها بتواند در گوش مخاطب جا خشک کند.
پشت صحنه انیمیشن:
ازنکات قابل توجه درانتهای فیلم، پشت صحنه و رفتار های جالب و بامزه بازیگران انیمیشن! میباشد. شاید چهره خندان مخاطبین هنگام خروج از سینما تاییدی بر حسن استفاده کارگردان از این ایده خلاقانه، باشد!
نکات منفی:
شخصیت پردازی:
یکی از مهمترین آیتم ها در فیلم های سینمایی خصوصا اگر انیمیشن باشند خلق وشخصیت پردازی کاراکتر است. با تمام نکات مثبتی که در شخصیت پردازی کاراکترهای این انیمیشن وجود دارد ضعف هایی نیز در شخصیت پردازی برخی از کاراکترها به چشم میخورد که درادامه به آنها میپردازیم.
هاران:
به عنوان قهرمان یک انیمیشن قرآنی_تاریخی شاید در برخی صحنه ها در شخصیت او کمی اغراق شده است، مثلا اولین سکانسی که مخاطب با هاران آشنا میشود شخصی را میبیند که از دره ای سر میخورد،خودرا پرتاب میکند ودر نهایت با فرودی قهرمانانه!(البته ازنوع مارولی آن!) مثل اسپایدرمن وارد داستان میشود... شاید این مارولیزه کردن قهرمان یک داستان واقعی، در ذوق مخاطب خلاق بزند.
باتوجه به شخصیت تنها، خشن وآنارشیست و درونگرای او، بهتر بود در دوبله و دیالوگ ها به این امر بیشتر توجه شود وبا این نگرش کار پیش رود تا این صفات به مخاطب بیشتر منتقل شود
مثلا معمولا چنین شخصیت هایی ،کم حرفند. به علاوه محبت خودرا خیلی سخت ابراز میکنند. دردوبله نیز بهتر بود با سنگینی و وقاربیشتری دیالوگ ها ادا شوند.(مقایسه کنید با دوبله شخصیت رمبو که آقای جلیلوند آن را دوبله کرده اند)
فیمون:
با توجه به ضرورت نمایش معنوی این کاراکتر، به جهت نقش پیامبرداستان، به نظر میرسد بهتر بود این کاراکتر شبیه ترین کاراکتر ها به انسان طراحی میشد وحداقل کمتر شبیه حیوان به نظر میرسید، ومثلا از نورانیت بیشتری در چهره او استفاده میشد. باتوجه به رصد میدانی انجام شده درمیان گروهی از مخاطبین نوجوان بازخوردهایی نسبتا منفی نسبت به مشاهده کاراکتر فیمون احساس شده است. واین بازخوردها شاید به دلیلی که دربالا ذکر شد به وجود آمده باشد.
به علاوه بهتر بود دیالوگ ها بار علمی ومعنوی بیشتری داشته باشند. درسکانسی که فیمون و هاران مشغول مکالمه در کوه هستند، ضمن دیالوگ هایی فیمون بیان میکند که: چرا کار ناتمومت رو تموم نمیکنی؟! یا احساس گناه میکنم که مردم به خاطر من کشته میشند(مضمون)
شاید برخی از مخاطبین این مسأله برایشان پیش بیاید که یعنی پیامبر خدا که معصوم هست به همین راحتی بریده وخسته شده است ومیخواهد برای راحت شدن از این احساس گناه ها!!! به مرگ رضایت دهد؟! دراین صورت پس رسالت پیامبریش چه میشود؟!
اما مهمترین نکته راجع به این شخصیت.
به نظر میرسد در انتخاب دوبلور این کاراکتر یک اشتباه محرز انجام شده است!
علت این اشتباه را باسوالی از بدنه مخاطبین سینما وجواب آن گویا میشویم. واقعا غالب مخاطبین سینما با شنیدن صدای چنگیز جلیلوند یاد چه کاراکتر هایی میفتند؟!
سیلوستراستالونه در رمبو، بیمصرف ها و... اولین پاسخ هاییست که به این سوال خواهند داد!
اما سوال ونکته بعد این است، مخاطبی که مدت هاست به وسیله این صدا با شخصیت های فیلم های اکشن هالیوودی همذات پنداری کرده است، چگونه میتواند دراین انیمیشن توسط همین صدا با کاراکتر مقدس ومعنوی فیمون پیامبر همذات پنداری کند؟!!!
بهتر بود از افراد دیگری که در کارنامه خود (وذهن مخاطب) صاحب صدای معنوی تری بودند استفاده میشد...
حاکم نجران:
تناقضاتی درشخصیت پردازی این کاراکتر دیده میشود. مثلا اگر براساس ایده صورت باطنی کارگردان انیمیشن بخواهیم سخن بگوییم، در سکانسی این شخصیت باصورت باطنی اش همخوانی ندارد، وآن وقتیست که روی همسرش(مشاور وبانوی نجران) درمقابل سخنان کیلاب غیرتی میشود واورا تهدید به مجازات میکند، حال آنکه خوک ها بی غیرت ترین افرادند!!!!
نگهبانان حکومت:
چرا سگ؟!درحالیکه درمنابع روایی وقرآنی صفات باطنی سگ مثل وفاداری بیشتر مدح شده است تا ذم!(مانند سگ اصحاب کهف و...) نگهبانان حکومت که درواقع شخصیت های منفی داستان هستند بااین صورت باطنی نسبتا مثبت شخصیت پردازی شده اند.
تاجر:
باتوجه به حدیث امام سجاد«ع» درخصال شیخ صدوق، ابواب شش گانه،/ ترجمه فهری، ج۲، ص۳۷۸ وتشبیه تجار به گرگ ها، بهتر بود ازاین حیوان برای صورت باطنی شخصیت تاجر استفاده میشد.
رفقه:
حرکات دست اضافی ونابه جای این کاراکتر کمی درذوق مخاطبین میزند. به علاوه میتواند حواس مخاطبین را در برخی سکانس های احساسی از موضوع اصلی پرت کند.
سکانس پرتاب چاقو:
بهتر بود قبل از پرتاپ چاقو برای هیجان بیشتر فقط صورت فرد نشان داده میشد وپس ازاصابت چاقو کادرکامل میشد.
فیلمنامه غیرمنسجم:
به نظر میرسد یکی از نقاط ضعف مهم در این انیمیشن، ضعف در فیلمنامه باشد. عدم پیوستگی و روان بودن فیلمنامه درکنار چالش همراهی مخاطبین کودک ونوجوان باید مورد بررسی جدی سازندگان قرار گیرد.
این درست که در تمام دنیا مخاطبین یک انیمیشن در کودکان و نوجوانان خلاصه نشده و طیفهای سنی مختلف از دیدن یک انیمیشن لذت میبرند، اما نباید فراموش کرد که مخاطبین اصلی و هدف انیمیشن کودکان و نوجوانان هستند درصورتی که «فهرست مقدس» به دلیل سنگین بودن محتوای داستان و وجود برخی صحنههای خشونتآمیز(بخوانید اکشن) دوگروه مهم از مخاطبانش را دچار مشکل میکند.
البته این مشکل از مشکلات مهم در کل سینمای ایران است و تنها منحصر به این فیلم نیست. باتوجه به تلاش وخلاقیت ستودنی دست اندرکاران این اثر فاخر، بدون شک سازندگان میتوانستند با کمی خلاقیت و صبر و حوصله بیشتر در نگارش فیلمنامه، همین داستان را در قالبی نرمتر به تصویر درآورند و تمام خشونتهای قصه را در لایه نخست آن نمایش ندهند. کاری که در انیمیشن «شاهزاده روم» به درستی انجام شده بود و در کنار به نمایش درآوردن صحنههای ظلم وستم خلفای عباسی به امامان معصوم، با خلق شخصیتهای کودک و نوجوانی همچون «قاسم» و یا شخصیتهای فانتزی همچون پروانه توانست با مخاطبین اصلی انیمیشن رابطهای درست برقرار کند و نتیجه آن استقبال بیسابقه از این اثر بشود.
درپایان از تمام عوامل سازنده این اثر فاخر به نوبه خود تشکر میکنیم وامیدواریم درمسیر همخوانی آرمان های تمدن نوین اسلامی با فرآورده های این تمدن که بی شک یکی از مهمترین آنها سینما است بیش از پیش به سمت تعالی حرکت کنیم.
نویسنده : سیدصادق کاظمی
باتشکر از توجهتان لطفا نظرات خودرا در بخش نظرات باما درمیان بگذارید.
پیشاپیش از شما خوانندگان محترم به خاطر رعایت اخلاق نشرمحتوا و ذکر منبع سپاسگزاریم
به کانال فراپرده در پیامرسان ایرانی سروش بپیوندید :
www.Sapp.ir/Faraparde