جمهوری خواه یا دموکرات؟ ابرقهرمانان شگفت انگیز پاسخ می دهند!
با نقد و بررسی انیمیشن محبوب شگفت انگیزان همراه باشید...
مقدمه:
شگفت انگیزان عنوان انیمیشن کامپیوتری امریکایی است که توسط کمپانی پرآوازه و مشهور والت دیزنی با همکاری استودیوهای انیمیشن سازی پیکسار در ژانرهای ترکیبی ابرقهرمانی کمدی تولید شد و در سال 2004 میلادی روی پردهی سینما قرار گرفت.
براد بیرد در این فیلم به عنوان نویسنده و کارگردان ظاهر شد و توانست نظرات مثبت بسیاری از منتقدان و مخاطبان را به شگفت انگیزان جلب نماید.
براد بیرد کارگردان، فیلمنامه نویس، انیماتور، تولید کننده و بازیگر امریکایی است که تاکنون غول آهنی، مأموریت غیرممکن (پروژه شبح)، راتاتویی و شگفت انگیزان را در کارنامهی هنری خود به ثبت رسانده است.
داستان شگفت انگیزان مانند سایر آثار ابرقهرمانی آمیختهای از نزاع بین قهرمانان با اشرار و تبهکاران است. در این دست آثار دو جبههی اصلی تعریف میشوند که در یکی قهرمانان و حامیان آنها استقرار دارند و در دیگری افراد و گروههای شروری که خواهان برهم زدن نظم حاکم بر شرایط موجود هستند، میدان داری میکنند...
در عمدهی آثار ابرقهرمانی مردم نقشی انفعالی ایفا میکنند در حالی که دو جبههی پروتاگونیست و انتاگونیست راه تقابل پیشه کرده و در نبردی سخت و طاقت فرسا یکی از طرفین دعوا فاتح میدان جنگ میشود. در اغلب موارد این قهرمانان حامی شرایط موجود هستند که بر مخالفان میتازند تا به پیروزی در میدان دست یابند.
در فیلمها و انیمیشنهای ابرقهرمانی همواره عواملی بیرونی و درونی امنیت جوامع را تهدید میکنند و درصدد برهم زدن نظم حاکم بر شرایط موجود و ایجاد هرج و مرج هستند. در نقطهی مقابل همواره ناجیانی ظاهر شده و به مقابله با جریانات انارشیست و برهم زننده نظم موجود میپردازند و تهدیدات موجود را رفع و از نابودی جهان و سیطره اشرار بر آن جلوگیری به عمل میآورند.
ریشهی ابرقهرمان پردازی را میتوان در اندیشه و جهان بینی فیلسوف مطرح المانی فردریش نیچه جستجو کرد.
سوپرمن یا ابرمرد اولین اثر ابرقهرمانی بود که در دههی 1930 میلادی توسط سیگل خلق شد.
سیگل خود صراحتاً به این موضوع اذعان دارد که شخصیت سوپرمن را مبتنی بر اندیشهی نیچه ساخته و پرداخته است. نیچه پس از اعلام مرگ خدا به معرفی و تبیین جایگزینی برای او میپردازد. به اعتقاد نیچه انسان بهترین جایگزین برای خداست. اوست که خود ارزشها را تعریف و در راستای آنها سیر میکند. نیچه عنوان ابرمرد را برای انسان طرازش برمی گزیند.
سیگل در کمیک استریپش کاراکتر سوپرمن یا ابرمرد را مبتنی بر اسطورههایی چون سامسون (پهلوان اسطوره ای یهود) و هرکول (پهلوان اسطوره ای یونانی) و شخصیت حقیقی موسی علیه السلام پیامبر اولوالعزم الهی، خلق میکند. سایر ابرقهرمان پردازان نیز با بهرهگیری از شخصیتهای اسطورهای و داستانهای تخیلی ایلیاد و اودیسه هومر به خلق کاراکترهای مد نظر خود پرداختند. نقش خدایان و حامیان آنها در ایلیاد و اودیسه بسیار پر رنگ است که این موضوع خود به دست مایهای برای سازندگان آثار سینمایی مبدل گشته تا با عاریت گرفتن خصلتها و ویژگیهای خدایان یونان باستان به شخصیتهای داستانی خود هویت ابرقهرمانی بخشند.
نقد و بررسی پویانمایی:
انیمیشن با نمایش مصاحبه ای از سه قهرمان اصلی فیلم آغاز میشود. آنها از زندگی شخصی خود و خدماتی که برای حفاظت از مردم ارائه میدهند، سخن میرانند.
ابتدا ابرقهرمان اصلی داستان آقای شگفت انگیز در قاب تلویزیون ظاهر میشود.
او دارای جسهای تنومند، بازوان و بدنی عضلانی و سینهای ستبر است. برای طراحی صورت باب از اناتومی صورت براد بیرد کارگردان انیمیشن استفاده شده است. شخصیت اقای شگفت انگیز روگرفتی از پهلوان اسطورهای یونان هرکول و شخصیتهای سینمایی امریکایی چون رمبو و راکی و قهرمانان پرورش اندامی چون آرنولد شوارتزنگر است.
ماچوئیسم و گرایش به داشتن بدن عضلانی در باب پار کاملاً هویداست. او با تحقیر وزنههای معمول موجود در باشگاههای بدن سازی از واگنهای قطار و تانکرها برای وزنه زنی استفاده میکند.
ابرقهرمان دوم انیمیشن، الاستی گرل یا دختر انعطاف پذیر است که بدنی کاملاً منعطف و کش مانند دارد.
او در مصاحبهی تلویزیونی از علقه های فمینیستیاش میگوید و حاضر نیست به خاطر قدرتش با هیچ مردی ازدواج کند اما بعدها معلوم میشود که او عاشق آقای باب پار شده و پس از ازدواج با او صاحب سه فرزند میشود.
قهرمان سوم قصه، فروزون رفیق صمیمی باب است که در مقابل دوربین به ارائهی توضیحاتی میپردازد.
او در صورت وجود رطوبت در محیط و بدنش یخ، برف و سرما تولید میکند و به مقابله با نیروهای شرور میپردازد. فروزون یا لوسیوس بست شخصیتی مشابه ایس من یا مرد یخی در کمیک معروف مارول دارد. او بیش از باب و همسرش به زندگی اجتماعی و عادی مانند سایر مردم عادت کرده است.
باب پار که لباس مردم عادی به تن پوشیده و سوار بر ماشین آرام آرام در جاده حرکت میکند پس از شنیدن خبر تعقیب یک گروه تبهکاری توسط پلیس لباس ابرقهرمانیاش را به تن میپوشد و با ریشه کن کردن درختی قطور از زمین ضمن نجات گربهی پیرزن رهگذر مانع حرکت دزدها شده و آنها را به پلیس تحویل میدهد.
پس از این واقعه پسری که خود را یکی از طرفداران پرو پاقرص آقای شگفت انگیز میخواند ظاهر شده و برای همراهی و همکاری با باب پار اظهار علاقه مندی میکند؛ اما شگفت انگیز او را با سردی و بی اعتنایی از خود میراند. این پسر که خود را شگفت بچه میخواند دست از ملازمت با باب پار برنمی دارد و با این کار بارها برای او مشکلاتی به بار میآورد. در آخرین ملاقات آنها، آقای شگفت انگیز به ابراز علاقه و همراهی بادی پاین که در سالهای آینده به ابرشرور و شخصیت انتاگونیست و ضدوضعیت مبدل میشود، جواب رد میدهد. برخورد باب پار موجب انگیزش کینه و نفرت بادی پاین میشود تا جایی که از او شخصیتی ابرشرور میسازد.
در ادامهی مسیر کمک به مردم، باب پار با دختر الاستیکی آشنا شده و با او ازدواج میکند. هلن پار که اکنون با باب ازدواج کرده به علقه های فمینیستی خود پشت پا می زند. یکی از اصول فمینیسم مقابله با ازدواج و تشکیل خانواده است که در انیمیشن شگفت انگیزان این موضوع نفی میشود. هر چند هلن پار از قدرتش برای مقابله با ابرشرور و ابزار تکنولوژیک او بهره میگیرد اما حاضر نمیشود از ازدواج با پار ابرقهرمان داستان سر باز زند. (بر خلاف آنچه که در انیمیشن هیولاها علیه بیگانگان دیده میشود)
ابرقهرمانان به خاطر شکایتهای مردم به دلایل مختلف و بعضاً واهی مجبور به ترک وظیفهی خود و به زندگی مانند افراد عادی محکوم میشوند. باب در یک اداره به کار ارباب رجوع میپردازد و همسرش هلن پار خانه داری را پیشه میکند. 15 سال از این دستور قانونی میگذرد و اقای پار هر روز به شکل ملال آوری به ارباب رجوع برای رسیدن به حقوق خود کمک میکند.
در اثار ابرقهرمانی معمولاً ابرقهرمانان با هویتهای ساختگی در بافت تودههای جامعه حضور مییابند و به پیشه ای مشغول میشوند. به هنگام حضور در جمع مردم هویت واقعی آنها ناشناخته باقی میماند اما هنگامهی خطر با تعویص لباس و تغییر چهره از فردی عادی به ابرقهرمان مبدل میشوند.
با گذشت این سالها اقا و خانم پار صاحب سه فرزند میشوند. فرزند اول وایولت دختر بزرگ خانواده است. او نیز مانند پدر و مادرش دارای قدرتهای جادویی و منحصر به فردی است.
دش فرزند دوم خانواده است که مانند سوپرمن با سرعت بسیار بالا روی زمین و آب میدود.
پس از 15 سال آنها صاحب فرزندی دیگر نیز میشوند او را جک جک نام مینهند.
جک جک نیز مانند خواهر و برادرش از قدرتهای ماورایی منحصر به فردی برخوردار است.
اقای پار به خاطر کمک به مردم و نشان دادن راه و چاههای قانونی به ان ها از شرکت اخراج میشود. پس از این اتفاق پیامی از جانب خانم میراژ دریافت میکند که در آن شگفت انگیز برای همکاری با شرکتی سری و مخوف در جزیرهی دورافتادهی نومانیزان دعوت میشود. شگفت انگیز در این دیدار مأموریت مییابد تا روبات هوشمندی با نام امنیدروید 08 را نابود کند. نتیجهی مبارزهی باب و روبات که یکی از خطوط تعلیق فرعی فیلم را شکل میدهد، به نابودی روبات میانجامد. تقابل سهمگین روبات به عنوان تکنولوژی مخرب و ویرانگر با باب پار به عنوان ابرقهرمان به زیبایی در انیمیشن تصویر میشود. همنوایی فلسفی ابرمرد نیچه و گشتل مارتین هایدگر در صحنههای تقابل ابرقهرمانان با روباتها جلوهی خاصی به اثر میبخشد. صرف نظر از ابعاد دراماتیک و اکشن ناشی از زد و خوردهای طرفین دعوا ذهن مخاطب به این سو کشیده میشود که ماهیت واقعی تکنولوژی چگونه است. آیا تکنولوژی با تمام ابعاد و دامنهی نفوذش منفور و بد است یا بین تکنولوژی خوب و بد تفاوتهای بنیادینی وجود دارد؟
هایدگر با عبور از نگاه سطحی به تکنولوژی در مقالهی پرسش از تکنولوژی اینگونه بدین پرسش پاسخ میگوید:
«گشتل مانع تجلی و استیلای حقیقت میشود. در نتیجه، تقدیری که به انظباط میآورد، بزرگترین خطر است. تکنولوژی خود خطرناک نیست. تکنولوژی امری شیطانی نیست؛ ولی ماهیت آن اسرار آمیز است. ماهیت تکنولوژی، به عنوان تقدیر انکشاف خود خطر است. شاید معنای تحول یافتهی گشتل تا حدی مأنوس تر شود اگر کشتل را به مفهوم تقدیر و خطر تصور کنیم.»
پس از نابودی روبات اول، اقای شگفت انگیز به مبارزه با روبات دوم فراخوانده میشود؛ اما روبات دوم که دارای ابعادی بزرگ تر و ذهنی خلاق تر است علی رغم تواناییهای منحصر به فرد و خارق العاده ی باب، اجازه هیچگونه واکنش و عکس العمل را به ابرقهرمان داستان نمیدهد. پس از اینکه باب در حصار پنجههای فولادین روبات گرفتار میشود شگفت بچه که اکنون به یک ابرشرور بدل گشته از آسمان فرود میآید و در مقابل دیدگان آقای شگفت انگیز ظاهر شده و از قدرتی که به دست آورده میگوید و برتری خود را به رخ او میکشاند.
او عنوان سیندروم را برای خود برگزیده و مترصد است با اختراعات تکنولوژیک خود، تمام ابرقهرمانان را نابود کرده و با طرح نقشهی ساختگی حمله به شهر، با روبات دست ساز خود به مقابله بپردازد و ضمن معرفی خود به عنوان ابرقهرمان شهر در میان تودههای مردم مورد ستایش و پرستش قرار گیرد. سیندروم با استفاده از غولهای تکنولوژیک خود در طول 15 سال توانسته بسیاری از ابرقهرمانان را به انحاء مختلف از میدان به در کرده و نابود کند و فضا را برای حضور خود بیش از پیش فراهم سازد.
اسارت باب پار آغازی است بر نبردی جدی میان ابرقهرمانان و ابر شروران.
هلن به محض شنیدن خبر آغاز مجدد فعالیتهای قهرمانانهی همسرش از ادنا مود (طراح لباس ابرقهرمانان) به جزیرهی نومانیزان که سیندروم و سپاه او در آن استقرار دارند، سفر میکند. بر خلاف میل باطنی هلن، دش و وایولت بدون اجازه، مادرشان را همراهی میکنند. در نزدیکیهای جزیره اسرار آمیز موشکی از جانب سیندروم شلیک و هواپیما منفجر میشود اما خانواده شگفت انگیز از این واقعه جان سالم به در میبرند. پس از این واقعه نبردی سخت بین خانوادهی قهرمانان و سپاه تکنولوژیک بادی پاین شکل میگیرد.
دش و خواهرش وایولت که در طول عمر کوتاه خود هیچ گاه رو در روی دشمنان واقعی قرار نگرفته بودند از قدرت ماورایی درونی خود به شکل ناخوداگاه بهره میگیرند. از میان ابرقهرمانان باقی مانده تنها خانوادهی باب و هلن پار هستند که همگی از قدرتهای ماورایی برخوردارند. از منظر برادبیرد کارگردان و نویسندهی شگفت انگیزان تنها عامل لازم و کافی برای ابرقهرمان شدن تولد و زاده شدن از پدر و مادری ابر قهرمان است. به بیانی دیگر ابرقهرمانی از دریچهی نگاه بیرد امری موروثی است. گالتون روانشناس و محقق انگلیسی در کتاب نبوغ ارثی رابطهی انتقال قدرت و خصلتهای رهبری از خانواده به فرزندان را اینگونه استنباط می کند که رهبری خصوصیت منحصر به فردی در افراد شگفت انگیز است و بر این باور بود صفاتی که رهبران از آنها برخوردارند تغییر ناپذیر بوده و نمی توانند توسعه پیدا کنند.
توماس کارلایل فیلسوف اسکاتلندی نیز در کتاب قهرمانان و قهرمان پرستی ویژگیهایی نظیر استعداد، مهارت هاو خصوصیات فیزیکی را عامل به قدرت رسیدن انسانها میداند.
انتقال ارثی قدرت از پدر و مادر به فرزندان از جمله مفاهیم مهمی است که تعداد زیادی از فلاسفهی غرب بدان صحه گذاشتهاند. البته چنین نگاهی ضمن ایجاد نوعی رخوت و سستی در مردم و آنها را از رسیدن به قلل مرتفع معرفت و شناخت خود و خدا بازمی دارد.
ظهور خصوصیات ابرقهرمانی در فرزندان ابرقهرمانان آمیختهای از تفکرات فیلسوفان و دانشمندان غربی چون توماس کارلایل و فرانسیس گالتون است. مبتنی بر چنین دیدگاهی اگر دش، وایولت و جک جک از پدر و مادری ابرقهرمان زاده نمیشدند قطعاً نمیتوانستند از قدرتهای ماورایی و انحصاری برخوردار باشند. در این نگاه عدل الهی و ارادهی او در خلق انسانها و متصف کردن آنها به صفات خاصه و اعطای استعدادهای گوناگون به ابنا بشر جایی از اعراب ندارند.
البته در کنار بدآموزیها و مفاهیم فلسفی مذموم مطرح در فیلم، همراهی و همکاری خانواده برای محافظت از شهر و حفظ انسجام خانوادگی از جمله مؤلفههای مهم و مثبت انیمیشن به شمار میآیند. بارها مخاطب شاهد صحنههایی است که اعضای خانواده از یکدیگر مراقبت و محافظت میکنند و این موضوع پیامی مبنی بر حفظ جایگاه خانواده، همراهی و همدلی آنان و مراقبت اعضای خانواده از یکدیگر را القا میکند. بر خلاف برخی اثار ابرقهرمانی که قهرمان اصلی مجرد است و تمایلی به تشکیل خانواده ندارد باب پار و همسرش هلن علقه های شخصی را کنار گذاشته و به شکل رسمی با یکدیگر ازدواج میکنند و در ادامه علی رغم فراگیر شدن خانوادههای هسته ای و تک والدینی در غرب، صاحب سه فرزند شده و فراز و نشیبهای زندگی را با یکدیگر سپری میکنند.
در ادامه سیندروم با روبات تکنولوژیک خود به شهر حمله میکند تا با نمایشی فریبنده، در کسوت قهرمان ظاهر شده و نظر مردم را به خود جلب نماید؛ اما ناگهان کنترل روبات هوشمند از دست او خارج میشود روبات به ماشین کشتار و تخریب بدل شده و بیم آن میرود که شهر را به نابودی بکشاند. در این هنگام ابرقهرمانان که لباسهای قرمز رنگ ساختهی دست ادنا مود را به تن دارند چون خدایان یونانی به نبرد با روبات پرداخته و در نهایت آن را نابود میکنند.
پیش از این که باب پار مجبور به ترک فعالیتهای ابرقهرمانانه اش شود به هنگام خطر و برای مقابله با جرمهای نانو و میکرو آلیاژی از لباس مخصوص آبی رنگش استفاده میکرد اما هنگامه فرارسیدن نبرد نهایی به همراه سایر اعضای خانوادهاش با پوشیدن لباس قرمز رنگ به نبرد با سیندروم و روبات غول پیکرش که مرتکب جرمهای ماکرو و سوپرآلیاژی شدهاند، میروند.
با توجه به این موضوع که انیمیشن شگفت انگیزان در سال 2004 چند روز پس انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحدهی امریکا (که با پیروزی جورج بوش نامزد حزب جمهوریخواه در مقابل جان کری نامزد حزب دموکرات همراه بود) به اکران عمومی رسید، استفادهی سیاسی از انیمیشن محتمل به نظر میرسد. از سوی دیگر گرایش سازندگان اثر به حزب جمهوری خواه آنان را بر آن داشته تا شگفت انگیزان را به عنوان نمایندگان جمهوری خواهان، ابر قهرمانانی معرفی کنند که برنامهی نجات جهان از دست اشرار و گروههای تروریستی و … را در دست دارند. قهرمانانی که با غلبه بر غولِ تکنولوژیکِ بر هم زنندهیِ نظمِ جهانی، آرامش و امنیت را برای مردم امریکا و جهان به ارمغان میآورند. به بیانی دیگر اقای شگفت انگیز پیش از نبرد نهایی دارای علقه ها و تمایلات دموکراتهاست اما پس از مواجهه با غولهای تکنولوژیک سیندروم تغییر موضع داده و تغییر پارادایم محیر العقولی به تفکرات و چارچوبهای فکری جمهوری خواهان گرایش پیدا میکند. این گرایش حتی در خانوادهی او نیز مؤثر میافتد. آنها نیز به تبع سرپرست خود، قرمز پوش میشوند. در واقع انیمیشن شگفت انگیزان در تلاشی جهت دار به دنبال تبلیغ برای حزب جمهوری خواه در ایالات متحدهی امریکا است. اهمیت تشکیل خانواده و مخالفت با سقط جنین از جمله محورهای اساسی مصطلح بین جمهوری خواهان به شمار میآید که در این اثر کاملاً مشهود است.
منبع: پویانقد