فــــراپــــرده

خنداننده شو؛

خنداندن به زور تیکه های جنسی

برنامه خندوانه یکی از برنامه های خوبِ (اقتباسی) ایرانه؛ ابعاد مختلفی از این برنامه واقعا کارکردهای مثبتی در جامعه داشته که ابداً نمیشه منکرش شد، مثل جریانی که سر خنده رو بودن مردم ایجاد کرد، شعر هایی با محتوای مثبت (قرار بینمون یادت نره؛ با خنده قیافت باحال تره) و سیلورمن هایی که در متروی تهران گذاشت و ...

ولی حرف، سر کنترلِ محتوای این برنامه ی خوبه. وقتی برنامه ای خودش رو طنز معرفی می کنه، دیگه مخاطبش آدم بزرگ ها نیستن؛ بچه های کوچک هم هستن! این نکته مهمیه!

یکی از مسئله هایی که دغدغه خانواده هاست انحراف فکر و ذهن بچه ها و شنیدن حرف ها و مسائلیه که هنوز زوده که بشنون؛ چون شنیدن این حرف ها در این سن، برای کودکان مشغولیت ذهنی ایجاد می کنه و در آینده براشون معضل خواهد شد. شاید بگید که بچه ها این حرف ها رو میدونن خودشون و ختم روزگار هستن؛ بله! اما قبح این مسئله نباید در خانواده ها بشکنه؛ که اگر بشکنه اول حرمت شکنی‌ها و اتفاقات ناگواره. یعنی بچه به تیکه جنسی ای بخنده که پدرش هم داره می خنده! ( #از_روانشناسان_بپرسید )

برخی از استند آپ های خنداننده شو شوخی ها زیبا و ظریفی دارن و در عین حالی که دائماً به اون طنز میخنده، مفهوم مهمی رو هم دریافت می کنه؛ مثل جمله اون کمدین جوان که گفت: «...

امشب " سریال رهایم نکن " را میدیدم...

با تمام احترامی که برای محتوای خوب این فیلم و اعتقاد به تاثیر گذاری اش دارم در آخرین ثانیه های این قسمت (شب 21 ماه رمضان) صحنه ای را دیدم که به شدت موجب ناراحتی ام شد.

نکته ای که در عین جزئی بودن اثر رسانه ای بالا و سوءی دارد.

در آخرین سکانس نشان داده شد که پلیس عوامل تعرض به فرناز (دختری که مورد تجاوز قرار گرفته بود) را شناسایی کرده است و از او خواسته شد تا به کلانتری برود تا آن ها را شناسایی کند.

بعد از رفتن او، ناگهان شخص مورد نظر را در اتاقی میبیند و به سمت او حمله ور می شود...

اما ... 

برنامه ورزشی یا بلیت بخت‌آزمایی؟

حجم تبلیغ شرکت در قرعه‌کشی و مسابقه پیامکی در برنامه «۲۰۱۸» به حدی زیاد است که گاهی این برنامه به مراسم بخت‌آزمایی شباهت پیدا می‌کند. همچنین معرفی تبلیغ‌گونه کشورها در این برنامه، سؤال‌برانگیز است...

از ۹۶ تا امروز، از خودتون نپرسیدید چرا انقدر خبر از تجاوز به کودکان زیاد شده اما آمارش همونه؟!

از جوک ساختن با عنوان فیلم "هیس! دخترها فریاد نمیزنند" تا بمب خبری آتنا در روستایی دور افتاده پس از سالها… تا کیانا و ندا… تا تجاوز غیر زوری در دبیرستان پسرانه!! تا دعوت از خانم اشکی و تاکید موکد علیخانی به تماشای این قسمت از ماه عسل... از مظلوم نمایی تا بزرگنمایی دروغین خطر وقوع یک اپیدمی سرطانی از طریق تماسهای جنسی در ایران، آنهم بر آنتن زنده پربیننده ترین برنامه تلویزیونی سال و درنهایت درخواست کمکهای میلیاردی برای واردات واکسنی ممنوعه در غرب بنام جلوگیری از وقوع ویروس HPV و نهایتا تشویق به شرح مسائل جنسی برای کودکان ایرانی!! ... 

چرا تلگرام باید فیلتر شود؟

حتما این نوشته را تا انتها بخوانید و زود قضاوت نکنید!

حتما خبرهایی مبنی بر فیلتر شدن تلگرام شنیده اید؛ می خواهم فراتر از سیاسی بازی های دوستان دولتمرد و مجلسی، از چند بُعد به این مسئله نگاه کنیم.

متاسفانه ما در مملکتی زندگی می کنیم که به جای پیشگیری می خواهند درمان اجباری کنند! بعنوان مثال سالیانه چندین میلیارد هزینه نگهداری زندان ها و زندانیان می کنیم ولی اندکی از آن بودجه را در آموزش و پرورش سرمایه گذاری نمی کنیم که دانش آموز در آینده مجرم نشود... تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل !

تلگرام ( و هر نرم افزار "رایگان" خارجی) نباید از ابتدا حمایت می شد یعنی نباید 70درصد پهنای باند اینترنت کشور به آن اختصاص می دادند؛ ولی دادند... نباید تمام نهاد های دولتی، سازمان ها و حتی برنامه های صداوسیما در آن کانال های رسمی و اطلاع رسانی درست می کردند؛ ولی کردند...

و حالا که پاول دوروف امنیت ملی ما را تهدید می کند در برابر او مستأصل و درمانده مانده ایم و مجبوریم دست به فیلتر بزنیم! ما باید از ابتدا به فکر یک پیام رسان داخلی می بودیم؛ مانند کشورهای پیشرفته دیگر! ( مانند فرانسه که اخیرا تصمیم به تولید نرم افزار داخلی و خروج از تلگرام و واتس اپ گرفته است)

آقایان روشنفکر (!) که می خواهید ما شبیه به کشورهای غربی بشویم، چرا در این مقوله لام تا کام صحبت نمی کنید؟! چرا نمی گویید از غربی ها یاد بگیرید؟!! لابد این جا به صرفه نیست!!!

مسئولین عزیز جمهوری اسلامی ایران! این روش و منشی که در پیش گرفته اید فقط باعث نارضایتی مردم، سوء استفاده های سیاسی و مانورهای تبلیغاتی ضد ایران می شود. مثل این می ماند که کودکی را به اسباب بازی ای مانوس کنیم و زمانی که کودک شب و روز خود را با آن می گذراند بخواهیم به زور اسباب بازی را از او بگیریم... آیا این کار درستی است؟!

با یادداشت تحلیلی انتقادی فراپرده از شبکه اجتماعی محبوب تلگرام و از سوی دیگر " توئیتر " و رفتارهای خاص مسئولین کشوری در قبال این دو شبکه اجتماعی همراه باشید!

#اختصاصی_فراپرده

در قسمت دوم مقاله زندانی به نام تلگرام دنیایی به نام توئیتر  به نکاتی اشاره کردیم که جا دارد حتما قبل از اینکه این یادداشت را بخوانید، آن را بخوانید! موضوع آن پدیده ای به نام ترند و کاربرد آن برای ما و اهداف خاصی که می شود بوسیله آن دنبال کرد بود...

حالا برویم سراغ چند لطیفه و جک جالب درباره این موضوع!

دولت محترم توئیتر را فیلتر کرده است؛ به بهانه اینکه صفحات غیر اخلاقی و ... دارد !!!!!! و از آن سو به تلگرام که " اصلا کانال ها و سوپرگروه های غیر اخلاقی و مستجهن ندارد (!)، 70درصد پهنای باند اینترنت کشور را اختصاص داده است !!!! آه که این غصه را به کجا ببریم ؟!

با یادداشت تحلیلی فراپرده از شبکه اجتماعی محبوب تلگرام و این بار "توئیتر" و جریانات آن ها همراه باشید!

#اختصاصی_فراپرده

بسم الله ...

تلگرام ما را در خودش محبوس کرد! (برای خواندن قسمت اول مقاله کلیک کنید)

ما درحالی درون فضایی بسته در حال تبادل اطلاعات هستیم که مهم ترین و بزرگترین انفجارهای اطلاعاتی و افشاگری های خبری در "توئیتر" شکل می گیرد!

اگر حال و حوصله ندارید تا آخر این یادداشت را بخوانید، در یک کلام بگویم: بر خلاف تلگرام و پیامرسان هاى شبیه آن که مردم را در محیطی بسته قرار میدهد، توئیتر شبکه اجتماعى نخبگان است … و تاثیر گذار ترین شبکه اجتماعی دنیا در حال حاضر ! ما به #ترند و #طوفان_های_توئیتری احتیاج داریم!

(برای آگاهی بیشتر ادامه مطلب را بخوانید ... )

چشم اندازی پیش به سوی جامعه ای بی فرهنگ !

تا جایی که میتوانیم در نیمه های شب، تنها، فیلم های خیلی خیلی ترسناک ببینیم و خود خیس کنیم؛
بازی های خیلی خشن و ترسناک را بازی کنیم و بعد از آن والدین و اطرافیان را زامبی انگاشته و به آنها حمله ور شویم!
و به کسانی که مثل ما نیستند، بگوییم ترسو!

الکی مثلا شجاعیم !

بعد از دو یادداشت " وقتی تلگرام دولت را ضعیف کرد (بخش اول) " و "وقتی تلگرام دولت را ضعیف کرد (بخش دوم) " طبق وعده قبلی این بار با یادداشتی متفاوت با عنوان « زندانی به نام تلگرام (بخش اول) » با فراپرده همراه باشید ...

تلگرام آمد، نرم افزار پیامرسان ملی شد و ما را در فضایی بسته محبوس کرد...