صنعت سینمای مسیحی اصطلاحی است که به فیلم هایی با
مضامین و پیام های مسیحی و یا اخلاق گرا اطلاق میشود. همچنین آثار ساخته شده توسط فیلم سازان
مسیحی و یا برای مخاطبان مسیحی نیز در زمرهی این
دست فیلم ها قرار دارد. این فیلم ها یا توسط فرقه و گروه خاصی تولید می شود و یا
عده ای بدون هیچ وابستگی به افرادی، دست به تولید آن می زنند. دو سال است که برخی
از فیلم های داستانی، کوتاه و مستند در جشنواره فیلم های مسیح در تگزاس شرکت میکنند.
طبق پایگاه اینترنتی فیلم های مسیحی، فیلم هایی چون
مصائب مسیح، نارنیا، کتاب الیو بن هور در زمره مشهورترین فیلم های مسیحی هستند و
سالانه آثار بسیار زیادی به لیست فیلمهای مسیحی
افزوده می شود. از مطرح ترین فیلم هایی که در سال گذشته اکران شدند می توان به پسر
خدا، خدا نمرده است، بهشت واقعی است و پشت سر گذاشته اشاره کرد.
هر چهار فیلم با کیفیت قابل قبولی ساخته شدهاند؛ به خصوص فیلم «بهشت واقعی است» که
به پژوهشگران و تحلیل گران توصیه می شود تا حتما به تماشا و مطالعه ی این آثار بنشینند.
یکی از کمپانی های مطرح در زمینه تولید آثار مسیحی کمپانی پیور فلیکس نام دارد که
فیلم های نظیر کتاب دانیال، کتاب استر و شمارش معکوس اورشلیم را در کارنامه ی خود
دارد. این کمپانی به همراه اتحادیه دفاع از آزادی برای ایمان و عدالت در سال ۲۰۱۴
فیلم سینمایی خدا نمرده است را تولید کردند.
فیلمی که تلاشش برای اثبات وجود خدا از راه عقلانی و
همه فهم، قابل تقدیر است ولی ضعف های بسیار جدی در کار وجود دارند. از ایرادات
فرمی، تا اشکالات محتوایی. از ضعف های
داستانی و کارگردانی تا نوع نگاه فیلم به اسلام، تفکر شرقی و بزرگنمایی بیهوده ی
مسیحیت. همچنین کمپانی پیور فلیکس در ادامه ی سری خدا نمرده است، فیلم سینمایی آیا
اعتقاد داری؟ را تولید کرده که بهار ۲۰۱۵ اکران خواهد شد.
اما به بهانهی خدا
نمرده است، مطالبی را در حوزهی
مباحث ایمانی و سبک زندگی که حائز اهمیت خاصی هستند را از نظر شما مخاطبان محترم میگذرانیم:
ایمان اسلامی، ضد ایمان مسیحی یا در ادامه ی آن؟
همگان بطور کلی ایمان را باوری قلبی، اعتمادی درونی،
تضمینی غیرالهی و مواردی از این دست می دانند و جایگاه ایمان را قلب در نظر می گیرند. از آنجایی که حرف از ایمانی به میان می آید که
سرمنشأی غیرانسانی دارد، وارد حوزه ی دین، مذهب و آئین می شویم. کتاب ها و فیلم های
بسیاری را مطالعه می کنیم و در آنها کاربرد کلمه ی ایمان (Faith)
را بسیار زیاد و متنوع می یابیم. اما چه فرقی میان Faith که توسط غیرمسلمانان و ایمانی که توسط مسلمانان
مدنظر قرار می گیرد وجود دارد؟
ایمان اسلام
ایمان مصدر باب افعال و از ریشه ی آمن(امنیت یافتن) است که به معنای جای گیر
شدن اعتقاد در قلب، یا تصدیق چیزی با اطمینان است. دلگرمی و اطمینان شخص با ایمان
تا جایی است که هرگز در اعتقاد خویش شک و تردید نمی کند و به تعبیری از شک و تردید
ایمن است. اینها همه معنای ایمان در لغت بود. اما زمانی که ایمان را در اصطلاح
بکار می بریم، بدون تردید متعلقات ایمان مدنظر ماست. طبق نص صریح قرآن کریم، ایمان
یک مسلمان به خدا، غیب، ارسال انبیا، کتاب، آخرت، ملائکه و آیات الهی تعلق می گیرد.
مومن کسی است که به تمام این متعلقات، با تمام وجود ایمان داشته باشد. نکته حائز
اهمیت اینجاست که اگر تنها یکی از متعلقات ایمان در قلب کسی مخدوش شود، دیگر
متعلقات نیز برای او بی معنی و بی اهمیت جلوه می کند و فرد ایمان خود را از دست می
دهد.
ایمان در مسیحیت
بطور کلی منظور مسیحیان از بکار بردن ایمان چیست: ایمان
به عمل فراطبیعی، ایمان به اینکه هرچه خواست خدا باشد درست است، اعتقاد، اطمینان،
توکل و غیره. مشخص است که مسیحیان به ملغمهای از مفاهیم ذکر شده گرایش دارند و
هروقت حالتشان با یکی از موارد بالا هم خوانی داشته باشد، فورا Faith
را به زبان میآورند. به این دلیل که در انجیل و زبان آن، واژهای پیدا نمی شود که بطور مجزا بیان گر ایمان یا توکل یا
اطمینان یا … باشد. از این رو ایمان مسیحی در مرتبه ی پائینتری نسبت به ایمان اسلامی قرار
دارد.
جای خالی مسیحیت در سبک زندگی
امروزه دین مداران باید به ایمان به دینی زندگی کنند
که بیش از هزار سال از زمان ظهور آن دین و پیامبر یا داعیه دارش می گذرد. از آن ادیان و بزرگان تنها کتاب ها و متونی باقی مانده است؛ کتب عهد عتیق
تورات، کتب عهد جدید انجیل، قرآن و غیره. پیروان این ادیان باید چگونه زندگی کنند؟
آیا می توانند مبتنی بر
کتاب
هایی
که هزاران سال قدمت دارند زندگی کنند؟ پاسخ به شرط خاصی بله است؛ اگر آن دین به
قدری کامل باشد که بتواند در هر عصر، مدل زندگی برای آن عصر ارائه کند. اساسا زمانی
گرایش به یک دین موضوعیت پیدا می کند که
فرد بخواهد به شیوه ای که
آن دین ارائه کرده زندگی کند.
هیچ یک از
ادیان تحریف شده ی یهود،
مسیحیت و … سبک زندگی مختص به خود را ندارند. چیزی
که برای مثال بتوان آن را سبک زندگی مسیحی نامید. اگر به مطالعه ی دقیق فیلم های به قول خودشان مسیحی بنشینید، به
راحتی متوجه این موضوع می شوید که
چه مسیحی چه غیرمسیحی و بی دین،
همگی یکجور زندگی می کنند؛
سبک زندگی آمریکایی. از خوردن گرفته تا روابط عاطفی بین افراد؛ هیچ فرقی نمی کند که به چه دینی گرایش دارند. این سبک
زندگی آمریکایی است که باید بر زندگی افراد سیطره داشته باشد. حال اگر در کنارش هم
یک دعوای موردی وجود داشت، ایرادی ندارد، فقط سبک زندگی آمریکایی باشد…! شاید یکی
از سیاست هایی که
برای تولید سازمانیافته ی فیلم های مسیحی وجود دارد، پیام فرهنگی این
محصولات برای نزدیک هم نشان دادن معتقدین به دین مسیحیت و دیگر مردم ایالات متحده
باشد. راهی برای به جامعه کشاندن مسیحیان اما وقتی پا به جامعه گذاشتند، هیچ راهی
به جز زیست با سبک زندگی آمریکایی ندارند. حال اگر از منظر سبک زندگی نگاه کنیم،
متوجه بیهودگی تولید این آثار می شویم
اما در عین حال نمیتوان
منکر موفقیت این فیلم ها در
عمومی کردن استدلال ها و
راه اثبات وجود خدا و یک نیروی فراانسانی و فراطبیعی در عالم شد.
باتشکر از سایت باشگاه استراتژیست های جوان
به کانال فراپرده درسروش بپیوندید:
Sapp.ir/Faraparde