دیگر حضور شخصیتهای زن در نقشهای کلیدی بازیهای رایانهای، فیلم ها و انیمیشن ها را میتوان یکی از ارکان اصلی آنها به شمار آورد. زنانی که یا رفتارهایی همچون مردان دارند، یا برای اغوا پا به عرصه گذاشتهاند و یا به عنوان دستیارانی قابل آنها را در پیمودن سختترین مسیرها و انجام مأموریتها یاری میکنند. زنهایی که فقط و فقط از لحاظ فیزیکی شباهتی به جنس مؤنث دارند و از لحاظ رفتاری و خلقوخو به مردان شبیه تر هستند...
ادامه مقاله را در ادامه مطلب ببینید ...
زنان سربازی که فرماندهی گروهی از مردان را در جبهههای
خشن نبرد به عهده دارند و با سلاح سرد و گرم به دل دشمن زده و یکتنه همه را از دم
تیغ میگذرانند، زنانی که ابرقهرمانهای دنیای خود محسوب میشوند و نقش منجی را
بازی میکنند و درنهایت زنانی که در اثر تغییر ذائقه، فقط به زنان گرایش دارند و
از جامعه مردان گریزان شدهاند، از جمله این نمونهها هستند. برای این افراد دیگر
نقشهای اصلی زندگی زنان، مانند تجربه مادری و یا همسری مفهوم خود را از دست داده
و آنها تبدیل به مردان مونث شده اند!!
به عنوان نمونه های بارز این افراد در دنیای بازی های
رایانه ای و سینما می توان به شخصیت های زیر اشاره نمود:
1- شخصیت رئیس (The
Boss) در بازی Metal Gear Solid 3: Snake
Eater که رهبری یک گروه خشن نظامی (تماماً مردانه) را عهده دار است و در
ایفای نقش مادری و همسری ناکام مانده است. او زنی خشن، افسرده و مرد صفت است که
گهگاه قبول وی به عنوان یک زن کار دشواری به نظر می رسد.
2- شخصیت لارا کرافت (Lara
Croft) در مجموعه Tomb Raider
که تمام عمر خود را صرف باستانشناسی و کشف اصرار تاریخی نموده است. او نیز همانند
سایر شخصیتهای مردنما، بیشتر خوی و خصلت مردانه دارد و در تمام مأموریتها با
مردانی خشن به رقابت میپردازد! لارا نیز فاقد همسر و فرزند است و در این بعد زندگی
بسیار ناموفق عمل کرده است.
3- شخصیتهای اصلی زن موجود در سری بازیهای Resident
Evil هم جزو زنان مردنما محسوب میشوند. مثلاً، شخصیت جیل ولنتاین (Jill
Valentine)، کلیر ردفیلد (Claire Redfield)
و ایدا وانگ (Ada Wong) همگی در ردههای
نظامی- سیاسی مشغول به فعالیت هستند و در انجام مأموریتها با صحنههایی بسیار خشن
مواجه میشوند. هیچیک از آنها نه همسری دارند و نه فرزندی که بتوانند بهواسطه
آنها نقش زنانه خود را در جامعه مدنی ایفا نمایند. آنها درواقع زنان مردنمایی
هستند که صرفاً فیزیک زنانه دارند و دقیقاً مانند مردان رفتار میکنند!
4- شخصیتهای ابرقهرمانی مانند Cat
Woman و Wonder Woman که هیچ نشانی
از رفتارهای معقول و استاندارد زنانه در آنها دیده نمیشود و باز هم مانند سایر
زنهای مردنما، نه همسری برای آنها وجود دارد (البته بجز شخصیت Cat Woman که به تازگی بتمن از او خواستگاری کرده و او جوابش مثبت بوده) و نه فرزندی!
5- شخصیت ناریکو (Nariko)
در بازی Heavenly Sword. ناریکو هم در
بروز رفتارهای مردانه، دست کمی از همتایان خود ندارد و اگر فیزیک زنانه او را نادیده
بگیریم، بهواقع میتوان او را یک مرد دانست! ناریکو هم فاقد خانواده است، نه همسر
و نه فرزند!
6- شخصیت الی (Ellie)
در بازی The Last of Us که باوجود سن
کم، هیچ شبهاتی به دخترها ندارد و در خشونت و جسارت همپای پسرها، بلکه فراتر از آنها
گام برمیدارد. در طراحی این شخصیت، هیچگونه ظرافتهای دخترانه (غیر از فیزیک
جسمانی) دیده نمیشود و شخصیت او بیشتر به پسر بچههای خیابانی شباهت دارد و صدها
شخصیت دیگر که در بازیهای رایانهای الگو و نمونههایی از آنها به مخاطب عرضهشده
است. اما سؤال این است که چرا غرب تا این حد برساخت و نمایش شخصیتهای زنان مردنما
و اغراقشده اصرار دارد؟ برای پاسخ به این سؤال، بهتر است تا نگاهی به قرآن کریم و
سرنوشت همسران دو پیامبر الهی داشته باشیم.
7- شخصیت آریا (Arya)
در سریال Game of Thrones میباشد که به
اذعان خود کاراکتر های سریال از جمله مادرش و پدرش و همچینین خواهر و برادرش هیچ
شباهتی به دختران باوقار ندارد و از همان کودکی تیراندازی با کمان را به طور حرفه
ای یاد می گیرد و در ادامه توسط برادرش که جان اسنو باشد شمشیری دریافت می کند و طرز
کار با آنرا یاد می گیرد و به مبارز و قاتلی ماهر تبدیل می شود.
دیگر شخصیتی که در این سریال حضور دارد و ویژگی مدنظر
ما را دارد، نامش ایگریت (Ygritte) است که تیرانداز
ماهریست و در واقع جزئ معدود زنانیست که در کنار مردان قوم خود مبارزه می کند.
8- شخصیت ریتا ورتاسکی (Rita
Vrataski) در فیلم سینمایی Edge of Tomorrow
می باشد که فرمانده مقتدریست و در فیلم اقدام به آموزش دادن کاراکتر ویلیام کیج (William
Cage) که بازیگر آن تام کروز می باشد، می کند.
داستان زن لوط و زن نوح
در قرآن کریم، خداوند نمونهای از زنان بد را با نقل
داستان همسران نوح و لوط، تبیین کرده و میفرماید: ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ
کفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ کانَتَا تَحْتَ عَبْدَینِ مِنْ
عِبَادِنَا صَالِحَینِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ یغْنِیا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَیئًا
وَقِیلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ (تحریم 10)
"خداوند برای کسانی که کافر شدهاند به همسر نوح
و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولی
به آن دو خیانت کردند و ارتباط با این دو (پیامبر) سودی به حالشان (در برابر عذاب
الهی) نداشت، و به آنها گفته شد: وارد آتش شوید همراه کسانی که وارد میشوند!
طبق روایات، همسر حضرت لوط (ع) تنها فردی از خانواده
وی بود که به پیامبری او ایمان نداشت و از قوانین وضعشده توسط قوم خود تبعیت مینمود
(البته این نکته قابلذکر است که وی زنی بدکاره نبوده، اما از روی ترس و یا جهل،
از دستور عدم پذیرش میهمان توسط لوط پیروی میکرده است.) با ورود هر میهمان مردی
به خانه لوط، همسر او به بالای بام میرفته و با افروختن آتش، مردان قوم را از
حضور میهمانان مرد در خانه باخبر میکرده.
توجه داشته باشید که این زن با مردان رابطهای نداشته
و فقط برای جلب رضایت آنها اقدام به این کار میکرده. بااینحال خداوند او را در
جمع مردان محسوب نموده و برای او از ضمیر مذکر استفاده کرده است. یعنی ورود یک زن
به حوزه رفتاری مردان، باعث میشود تا او نیز همچون مردان شده و حتی به خلقوخوی
آنها درآید! این موضوع در مورد همسر حضرت نوح (ع) هم صادق است. ارتباط تنگاتنگ وی
با مردان قوم و پذیرش افکار و عقاید آنها و رد نبوت حضرت، باعث شد تا خداوند او
را نیز همسان مردان خطاب کرده و همانند آنها عذاب نماید. حال با توجه به این
موضوع، میتوان بهخوبی حدس زد که در پس پرده، تبلیغ گسترده گرایش زنها به سمت
رفتارهای مردانه و اخلاق مردانگی، چه نیت پلیدی نهفته است. زنانی که در یک جامعه
مدنی به سمت مردانگی (انجام اعمال مردانه از قبیل حضور در مشاغل مختص مردان،
انتخاب پوششهای مردانه) سوق داده میشوند، سرانجام تباهشده و موجب نابودی خود و
آن جامعه میشوند؛ موضوعی که نمونههای بارز آن را میتوان بهوضوح در جامعه بهظاهر
متمدن غربی مشاهده نمود.
وجود زنان سرباز در پادگانهای نظامی و رسواییهای
اخلاقی ناشی از آن، حضور زنان در مشاغل سیاسی و زنبارگیهای سیاسی به وجود آمده،
زنان کار و آسیبهای جدی بنیان خانواده و استفاده ابزاری و تبعیضآمیز از زنان بهمنظور
رفاه و لذت مردان، نمونههای آشکاری از این رویکرد انحرافی به نقش زنان در جامعه
غرب هستند.
این در حالی است که در جوامع اسلامی، نقش و جایگاهی
که برای زنان و تعامل آنها با جامعه در نظر گرفتهشده، نقشی سازنده و به دور از
هرگونه مفسده و انحراف است و در جهت تعالی جامعه گام برمیدارد. حال، ببینیم که دیدگاه
اسلام در مورد زن و تعامل وی با جامعه چیست و چگونه این موضوع تبیین شده است.
در دین اسلام، زن، هم در اجتماع و هم در خانواده جایگاه
بسیار والایی دارد. زن سازنده خانواده است و خانواده کوچکترین واحد اجتماعی جامعه
بهحساب میآید. لذا میتوان گفت که زن سازنده جامعه است و قادر است جامعه را به
سمت سعادت و تعالی و یا به سمت انحراف و فساد سوق دهد.
بهتر است نقش زن را بهطور جداگانه در خانواده و
جامعه بررسی کنیم تا درنهایت به نتیجه مطلوب نائل شویم. اسلام برای زن، از همان
ابتدای تشکیل خانواده و حتی قبل از آن، مقام و جایگاه بلندمرتبه و احترام و حیثیت
خاصی قائل شده است. در اینجا، مواردی از نظرات اسلام را درباره جایگاه زن مطرح میکنیم.
1- در جامعه اسلامی، مرسوم است که مرد به خواستگاری
زن میرود و این از بزرگترین نشانههای حفظ احترام و شخصیت زن است. چون میدانیم
که طبیعت، مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا و زن را مظهر مطلوب و معشوق بودن آفریده
است. در غریزه مرد، نیاز و طلب و در غریزه زن، ناز و جلوه قرار داده تا بدینوسیله
ضعف جسمانی زن را در مقابل نیرومندی مرد جبران نماید. برای مرد، قابلتحمل است که
از زنی جواب رد بشنود و به خواستگاری زن دیگری برود، اما برای زن قابلتحمل نیست
که از مرد جواب رد بشنود، چون قرار است که مورد عشق و پرستش مرد قرار بگیرد و قلب
او را مسخّر خود گرداند.
2- اسلام، در انتخاب همسر موردنظر، برای زن، اختیار
قائل است و کسی به زور حق شوهر دادن زنی را ندارد.
3- اسلام برای زن، استقلال اقتصادی قائل است. اگر زن
شاغل باشد و درآمدی داشته باشد، هیچکس حتی شوهر او حق ندارد به زور در آن تصرّفی
داشته باشد «لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمّا اکتَسَبوا و لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمّا
اکتَسَبنَ» «لِّلرِّجَالِ نَصیبٌ مِّمَّا تَرَک الْوَالِدَانِ وَالاَقْرَبُونَ
وَلِلنِّسَاء نَصِیبٌ مِّمَّا تَرَک الْوَالِدَانِ وَالاَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ
مِنْهُ اَوْ کثُرَ نَصِیبًا مَّفْرُوضًا».
4- اسلام، مهر و نفقه را نیز از حقوق لازم برای زن
قرار داده و مرد را مجاب به پرداخت آن کرده، مگر آنکه خود زن نخواهد.
5- از نظر اسلام، مرد حق ندارد در خانه، با زن خود
مثل برده رفتار کند و بهصورت کارفرما در مقابل او ظاهر شود و به او دستور دهد.
«در اسلام به مرد اجازه داده نشده که به زن زور بگوید و امری را بر او تحمیل کند.
برای مرد در خانواده، حقوق محدودی قرار داده شده که از روی کمال مصلحت و حکمت است.
زن از لحاظ جسمی، ظرافت بیشتری دارد و مرد، قویتر و گردن کلفتتر است. با این
حال، اگر قانون از زن دفاع نکند، ممکن است مرد، نسبت به او تعرّض کند.»
6- برخلاف برخی مذاهب که به دنبال ریاضت طلبی و تجرّد
و دوری از زن هستند و با ازدواج مخالفاند و زن را مظهر پلیدی و منشأ گناه میدانند،
اسلام، ازدواج را مقدّس میداند و نسبت به جنس زن بدبین نیست، چرا که پیامبر اسلام
(صلیالله علیه و آله و سلّم) فرمودند: «مِن اخلاقِ الانبیا حُبُّ النِّساءِ»
"دوست داشتن زنان از اخلاق انبیا است." و نیز فرمودند: «من به سه چیز
علاقه دارم: زن، عطر، نماز.»
7- از نظر اسلام، هر یک از زن و مرد برای یکدیگر آفریدهشدهاند
«هُنَّ لِبَاسٌ لَّکمْ وَاَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ».
8- اسلام وجود زن را برای مرد، مایه خیر و آرامش دل میداند.
رهبر انقلاب اسلامی در انباره میفرمایند: "آسایش فضای خانواده، آرامش و
سکونتی که در فضای خانه است، به برکت زن و طبیعت زنانه است."
9- اسلام، نقش زن در تربیت فرزندان را بسیار مهم و
اساسی قلمداد میکند. همچنین در تربیت و اثرگذاری در جهت گیریهای مرد خانه نیز
نقش مهمی دارد. به تعبیر زیبای امام خمینی (ره): "از دامن زن، مرد به معراج میرود."
لذا در ظلّ سایه مادری مهربان و وظیفهشناس و فهیم است که فرزندان پاک، بااخلاق نیکو
و فهمیده وارد اجتماع میشوند و نیز در ظلّ سایه همسری مهربان، دلسوز، فداکار و
آرامشبخش است که مرد، با شخصیت، فعال و مقاوم در برابر سختیها و مشکلات، بار میآید.
10- در اسلام، مرد موظف به مراقبت از زن است. «در
داخل خانواده، از نظر اسلام مرد موظف است که زن را مانند گلی مراقبت کند. میفرماید:
«المَراَهُ ریحانَه» "زن گل است." این مربوط به میدانهای سیاسی، اجتماعی
و تحصیل علم و مبارزات گوناگون اجتماعی و سیاسی نیست. این مربوط به داخل خانواده
است. «المَراَهُ ریحانَه و لَیسَت بِقَهرِمانَه» چشم و دید خطا بینی را که گمان میکرد
زن در داخل خانه موظف به انجام خدمات است، تخطئه کرده است. با این چشم باید به این
موجود دارای لطافتهای روحی و جسمی نگاه کرد. اگر در تعبیرات اسلامی ملاحظه کنید،
درباره زن، درست همان تعبیرات واقعی وجود دارد. انسان با گل چهکار میکند؟ نوع
برخورد با گل چگونه است؟ اگر با گل کشتی بگیرند، گل پرپر میشود. اگر گل را گل
بشناسند و برخورد گُلانه با آن بکنند، مایه زینت و مؤثر است و وجودش شاخص و بارز
خواهد بود. «و لَیسَت بِقَهرِمانَه»، قهرمانه به معنی قهرمانی که به فارسی میگوییم،
نیست. یک تعبیر عربی است که از فارسی گرفتهشده است. قهرمان یعنی مباشر امور و
سرکارگر. یعنی در خانه شما، زن را بهعنوان مباشر امور خودتان ندانید، خیال نکنید
که شما رئیس هستید، کارهای خانه، بچهها و امثال آن، به عهده یک سرکارگر است.
سرکارگر هم این خانم است و باید اینگونه عمل کنیم.»
زن و جامعه
حال که دیدگاه اسلام را درباره نقش زن در خانواده تبیین
کردیم، بهوضوح میتوان نتایج مثبت خانواده مطلوب اسلامی را در جامعه مشاهده کرد.
زن با اصلاح و تربیت خانواده، گویی جامعه را اصلاح و تربیت میکند. زن علاوه بر
خانواده، در متن جامعه نیز جایگاه ویژهای دارد:
1- از نظر اسلام نباید احترام و شخصیت زن در جامعه،
خدشهدار و نفس او تحقیر شود. رهبر حکیم انقلاب اسلامی در این باره میفرمایند:
"این کار (شغل) نباید با کرامت و ارزش معنوی و انسانی زن منافات داشته باشد.
نباید زن را تذلیل کنند و او را وادار به تواضع و خضوع نمایند. تکبر از همه انسانها
مذموم است، مگر از زنان در مقابل مردان نامحرم! زن باید در مقابل مرد نامحرم،
متکبر باشد. «فَلاتَخضَعنَ بِالقَولِ» در زن است. اسلام این را میخواهد و این
الگوی زن مسلمان است."
2- اسلام درزمینه فعالیتهای اجتماعی، سیاسی، علمی و
اقتصادی نیز، برای زن، حق استقلال قائل است. از نظر اسلام، میدان فعالیت و تلاش
علمی و اقتصادی و سیاسی برای زنان، کاملاً باز است. اگر کسی با استناد به بینش
اسلامی بخواهد زن را از کار علمی محروم کند، از تلاش اقتصادی باز دارد، یا از تلاش
سیاسی و اجتماعی بینصیب سازد، به خلاف حکم خدا عمل کرده است. زنان بهقدری که
توان جسمی و نیازها و ضرورتهایشان اجازه میدهد، میتوانند در فعالیتها شرکت
کنند. البته چون از لحاظ جسمانی، زن ظریفتر از مرد است، لذا ضرورتهایی دارد. تحمیل
کار سنگین بر زن، ظلم به او است. اسلام این را توصیه نمیکند، بلکه چنانکه منع هم
نمیکند.
3- اسلام با کار کردن زن نهتنها موافق است، بلکه تا
آنجایی که مزاحم شغل اساسی و مهمترین شغل او یعنی تربیت فرزند و حفظ خانواده
نباشد، شاید لازم هم میداند. یک کشور نمیتواند از نیروهای کار زنان در عرصههای
مختلف بینیاز باشد. اما این کار نباید باکرامت و ارزش معنوی و انسانی زن منافات
داشته باشد. نباید زن را تذلیل کنند و او را وادار به تواضع و خضوع نمایند. همچنین
ایشان درباره شغل اصلی زن میفرمایند: "شغل اصلی زن، شغل همسری و مادری است،
ولی بعضی خیال میکنند این اهانت به زن است. مهمترین کاری که زن میتواند بکند،
کار مادری است. البته در مواردی شاید کارهای اجتماعی زنان واجب عینی و یا کفایی نیز
باشد، اما در همه حال، خانمها باید فعالیت اجتماعیشان را با حفظ جنبه مادریشان
بکنند و الگویشان حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) باشد."
4- اسلام زنان را به حقوق انسانی خویش آشنا کرد و به
آنها شخصیت و آزادی داد. بسیاری از رسوم غلط در عصر جاهلیت را منسوخ اعلام کرد و
به زن، استقلال اجتماعی داد.
5- بر طبق آیات سورههای نساء، نحل و روم، نظام خلقت،
زن و مرد را از یک جنس و سرشت خلق کرده و هیچیک را بر دیگری برتری نداده است.
اسلام، هیچکدام را تحقیر نمیکند. از دیدگاه اسلام، پاداش اخروی و قرب الهی، ربطی
به جنسیت ندارد، بلکه بستگی به ایمان و عمل دارد. هم مرد و هم زن میتوانند به
مقامات معنوی و الهی دست یابند. در اسلام و در قرآن، در کنار مردان بزرگ، زنان
بزرگی نیز هستند، از جمله مادر حضرت موسی (علیهالسلام)، آسیه زن فرعون، حضرت مریم
مادر حضرت عیسی (علیهالسلام)، حضرت خدیجه همسر پیامبر اسلام، حضرت فاطمه زهرا (علیها
السلام) که هیچ مخلوقی جز پیامبر (ص) و امام علی (علیهمالسلام) به مرتبه ایشان نمیرسد.
با توجه به صحبتهای ارائهشده، به نظر میرسد که توجه مسئولین به هجمه عظیم غرب
که از طریق رسانههای مختلف در تغییر ذائقه زنان مسلمان و گرایش آنها به مردانگی
گام برمیدارد، باید بهشدت موردتوجه و مراقبت قرار گیرد تا از آسیبهایی که جوامع
غربی هماکنون با آنها درگیر هستند، جلوگیری و یا حداقل از شدت و عمق آنها کاسته
شود.
باتشکر از آقای بلالی و وبسایت VGPostmortem.ir
ما را در سروش دنبال کنید:
http://sapp.ir/faraparde